موفقیتی که یک معامله‌گر در بازار به‌دست می‌آورد مستقیما به نظم او در معاملاتش وابسته است. ۹۰ درصد این بازی داشتن انضباط است. فرمول آن خیلی ساده‌ است: معامله با انضباط و شما موفق خواهید شد؛ معامله بدون انضباط و شما شکست خواهید خورد. من نزدیک به ۲۰ سال یک معامله‌گر در تالار معاملات شیکاگو بوده‌ام .طی دوران موفقیتم در این حرفه به‌عنوان یک اسکالپر در سه نوع بازار مختلف فعالیت داشته‌ام.

معامله در زمینه اوراق قرضه در تالار معاملات شیکاگو٬ معامله بر روی سهام S&P 500 در مبادلات بازرگانی شیکاگو و معاملات فیوچرز بر روی طلا در بازار بورس لندن .
در صورتی‌که فرصت داشته باشم، معاملات الکترونیکی آتی بر روی شاخص داو هم انجام می‌دهم .اگر چه لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه Denver دارم، اما هرگز خودم را یک دانشجوی با استعداد ندانستم .
تعلیم‌یافته تحلیل‌های تکنیکال بازار نیستم. قادر به بررسی سطوح فیبوناچی یا مووینگ اوریج بر روی چارت نیستم. تنها قادر به معامله با مقادیری از داده‌ها می‌باشم. تعلیم‌یافته تحلیل‌های فاندامنتال بازار نیستم. قادر به فهم رابطه بین علل اقتصادی٬ تصمیمات بانک فدرال یا حرکات اوراق قرضه نیستم.
با این تفاسیر آیا قادرم برای مدت مدید ۲۰ سال در معامله در بازار موفق باشم؟ پاسخ آن ساده است :من با نظم و انضباط معامله می‌کنم و به بازار احترام می‌گذارم .در زمانی که اشتباه می‌کنم، به سرعت از بازار خارج می‌شوم و در زمانی که یک معامله درست انجام می‌دهم حریص نمی‌شوم.
از بردهای کوچک خرسندم و باخت‌های کوچک را می‌پذیرم. به‌عنوان یک مربی به شاگردانم توصیه می‌کنم که به دو چیز توجه داشته باشند :۱) انضباط  ۲) مدیریت نسبت سود به ضرر.
یکی از بهترین معامله‌گران تالار معاملاتی شیکاگو از من یک مربی ساخت .نام او دیوید گلدبرگ بود. دیوید یک اسکالپر در زمینه معاملات گندم بود و همچنین مدیر گلدبرگ بروز .دیوید به من قوانین انضباط در معامله‌گری را آموخت. من به توصیه‌های او گوش کردم و به تدریج بارها و بارها موفق شدم .دانشجویانم حالا یک معلم دارند.

چرخه موفقیت :

سه فاز مختلف وجود دارد که وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند آن را چرخه موفقیت می‌نامیم که این چرخه وابسته به معاملات است.
اولین آنها اطلاعات مندرج است .این موارد شامل همه اطلاعات داخلی و خارجی بازار است که معامله‌گر برای تصمیمات معاملاتی خود آنها را مورد استفاده قرار می‌دهد .همه معامله‌گران باید از اطلاعاتی که تصمیماتی سودمند را در پی دارد استفاده کنند .
مهم‌ترین نوع این اطلاعات، اطلاعات داخلی بازار است .اطلاعات داخلی شامل نمودار قیمت بر حسب زمان است که در هر لحظه در بازار قابل مشاهده می‌باشد. ما تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس قیمت در زمان حاضر می‌سازیم. در مورد اسکالپ باید به صورت زنده و هر لحظه اطلاعات زمان و قیمت را داشته باشیم که این اطلاعات از طریق کارگزار به کامپیوتر ما منتقل می‌شود و شامل نمودار قیمت و پلت‌فرم معاملاتی می‌باشد. بدون داشتن اطلاعات آنی و لحظه‌ای قیمت و زمان در تاریکی معامله می‌کنیم .
دومین آنها علم مکانیک است .مکانیک چگونگی دسترسی شما به بازار و روشی است که برای ورود و خروج در معاملات خود به کار می گیرید .قبل از اینکه موفقیت در معاملات را تجربه کنید، باید در این قسمت مسلط باشید .یک اشتباه کوچک در این بخش می‌تواند هزاران دلار از حساب شما خارج کند .یک معامله‌گر می‌تواند با یک ورود غلط که به صورت غیر عمد صورت  پذیرفته است تمام روز خود را خراب کند.
باید بر مراحل اجرا تسلط پیدا کنیدالبته این کار مشابه دوچرخه سواری است .مجموعه‌ای از حرکات یکپارچه و بدون فکر در آن لحظه .باید به سرعت و به طور موثر این مراحل را اجرا کنید، به ویژه اگر شما از یک شیوه اسکالپ در بازار بهره می‌جویید.
باید به قدری سریع و موثر عمل کنید که قبل از دیگر معامله‌گران این مراحل را انجام دهید. به خاطر داشته باشید سریع‌ترین باشید تاباقی بمانید.
سومین و مهم‌ترین بخش در چرخه موفقیت داشتن انضباط است .اگر می‌خواهید در هر سطحی از معامله‌گری که هستند موفق شوید باید نظم داشته باشید .انضباط در معامله تمرینی است که باید صد در صد هر زمان و در هر معامله و هر روز صورت پذیرد .
۲۵ قانونی که در ارتباط با انضباط در معامله‌گری در پی م‌آیند را مطالعه کنید .باید این قوانین را با وضعیت رفتاری خود بارها و بارها مرور کنید .
باور کنید یا نه، بسیاری از معامله‌گران تحت نظر من و آنهایی که مشتری من هستند این قوانین را هر روز قبل از شروع معاملاتشان مرور می‌کنند. خواندن آنها بیش از سه دقیقه وقت نمی‌گیرد. اگر این تمرین در ذهن شما حک شود، آن به خاطر می‌سپارید که چطور در هر ترید رفتار خودتان را کنترل کنید.

۱) بازار به شما می‌آموزد که نظم داشته باشید:

هنگامی‌که با نظم و انضباط معامله می‌کنید، پول بیشتری به‌دست می‌آورید و پول کمتری از دست می‌دهید .یک حقیقت همیشگی درباره بازار این است که :انضباط=  افزایش سود آوری

۲) هر روز و در هر معامله منضبط باشید؛ بازار به شما پاداش خواهد داد، اما اگر همیشه منضبط نیستید ادعای انضباط نداشته باشید :

منضبط بودن مهم‌ترین چیز است، نه اینکه فقط گاهی اوقات آن را رعایت کنید. فرض کنید که شما ادعای ترک یک عادت بد مثل سیگار کشیدن را دارید .اگر شما ادعای ترک سیگار را دارید، اما گاهی دزدکی سیگاری می‌کشید، واضح است که سیگار را ترک نکرده‌اید.
اگر در مجموع معاملات خود، از هر ۱۰ معامله در ۹ تای آن منضبط هستید، نمی‌توانید مدعی باشید که یک معامله‌گر منضبط هستید .تنها همان یک معامله‌ای که در آن منضبط نبوده‌اید کافیست تا نتایج کلی معاملات روزانه شما را خراب کند. انضباط باید در تک تک معاملات شما لحاظ شود.
وقتی که گفتم بازار خودش به شما پاداش خواهد داد، این به زمانی باز می‌گردد که شما به جای اینکه لجاجت کنید و در یک ترید ضررده بمانید، با ضرر کمتری از آن خارج شوید. فرض کنیم که من در یک معامله ۲۰۰ دلار ضرر می‌کنم، در صورتی‌که اگر در آن معامله بیشتر مانده بودم ۱۰۰۰ دلار ضرر می‌کردم؛ در اینجا می‌توانم ادعا کنم که با خروج به موقعی که از یک معامله ضررده داشته‌ام ۸۰۰ دلار به نفع خود کار کرده‌ام.

۳) وقتی نتایج معاملات خوب نیست حجم را کاهش دهید

تمام معامله‌گران موفق از این قانون پیروی می‌کنند. وقتی با پنج لات معامله می‌کنیم و در حال ضرر دادن می‌باشیم، چرا برای حفظ سرمایه در ترید بعد حجم را کم نکنیم؟
من به شخصه اگر دو ترید ضررده پشت سر هم داشته باشم، حجم ترید خود را به ۱ لات کاهش می‌دهم. اگر دو معامله بعدی من سودآور بود، دوباره به سایز استاندارد خودم در معاملات بازمی‌گردم.
مثل کسی که در بازی بیسبال چوب به دست است و دو بار پیاپی در زدن توپ ناموفق عمل کرده است. برای دفعه بعد او سعی می‌کند حرکت چوب را در هنگام ضربه کوتاه‌تر کند تا چرخش بهتری بگیرد و راحت‌تر توپ را بزند. در معامله کردن هم همینطور است:
بعد از باخت لات سایز خود را کاهش دهید تا به شرایط ایده‌آل برسید و بعد از ۲ برد مجددا به لات سایز قبلی باز گردید.

۴) هرگز اجازه ندهید یک معامله برنده به یک معامله بازنده تبدیل شود

همه ما این قانون را می‌شکنیم اگرچه باید هدفمان این باشد که این مورد در آینده کمتر اتفاق بیفتد. چیزی که ما در اینجا درباره آن صحبت می‌کنیم عامل طمع است.
بازار با این حرکت در جهت خواسته شما در زمانی که پوزیشن دارید به شما پاداش داده است. اگرچه شما از بردهای کوچک خسته نیستید.
پس شما بدون هیچ حرکت خاصی به امید یک سود بزرگ‌تر در آن پوزیشن می‌مانید و فقط بازار را تماشا می‌کنید تا زمانی که بازار باز می‌گردد و حرکت در جهت عکس خواسته شما را آغاز می‌کند.
به ناچار حال که شما مردد هستید، پوزیشن وضعیت بدتری پیدا می‌کند و بیشتر در جهت ضرر شما پیشرفت می‌کند و یک ضرر قابل توجه برای شما رقم می‌زند.
احتیاجی به حریص بودن نیست. این فقط یک معامله است. شما می‌توانید معاملات خیلی بیشتری در فرصت‌های بعدی و بعد از آن داشته باشید. همیشه فرصت بودن در بازار وجود ندارد.
به خاطر داشته باشید که هیچ معامله اشتباهی نباید باعث شود که عملکرد شما در یک روز آسیب ببیند. حریص نباشید.

۵) بزرگ‌ترین ضرر شما نباید بیشتر از بزرگ‌ترین برد شما باشد

روزنگار داشته باشید و تمام معاملاتتان را در آن ثبت کنید. مثلا، اگر می‌دانید که برزگ‌ترین بردتان ۵ پیپ و در E-mini S&P 500 بوده است، اجازه ندهید در آن روز یک ترید با ضرر بیش از ۵ پیپ داشته باشید.
اگر اجازه بدهید بزرگ‌ترین ضرر شما بیش از بزرگ‌ترین سودتان باشد، در این شرایط بزرگ‌ترین سود را از دست داده‌اید و اجازه داده‌اید که در مجموع دو پوزیشن به ضرر فرو روید. این اصلا خوب نیست.

۶) یک استراتژی انتخاب کنید و با آن بماید. هر روز از این شاخه به آن شاخه نپرید

این یکی از الزاماتی است که کسانی که با آنها کار می‌کنم باید حتما رعایت کنند. لزوما علاقه‌مند به این نیستم که روش مورد استفاده چه روشی است. اما می‌خواهم مطمئن شوم که آنها برای ورود و خروج در هر معامله از روش خاصی تبعیت می‌کنند. باید حتما یک برنامه داشته باشید.
اگر روشی دارید که خوب عمل نکرده است و در معاملات اخیر نتایج مناسب نداشته است باعث نشود شب به خانه بروید و به‌دنبال یک روش ابداعی دیگر بگردید.

۷) خودتان باشید، سعی نکنید که شخص دیگری باشید

در تمام سال‌های معامله‌گری‌ام در هیچ معامله منحصربه‌فردی بیش از ۵۰ لات ترید نکرده‌ام. مسلم است که من هم دوست دارم مثل یکی از همکارانم ۱۰۰ یا ۲۰۰ لات در هر معامله داشته باشم. اگرچه مهارت‌های روانی و احساسی برای ترید با این حجم را به دست نیاورده‌ام.
بسیار خوب. می‌دانم زمان‌هایی که بین ۱۰ تا ۲۰ لات پوزیشن می‌گیرم، آسوده‌خاطر هستم. اساسا تریدهای بالای ۲۰ لات برای من خوب از آب درنمی‌آید. از لحاظ روانی توانایی مدیریت بالاتر از این لات سایز را ندارم. به ناچار این معامله به سمت ضرر گرایش بیشتری دارد چون از لحاظ احساسی نمی‌توانم همان احساسی را داشته باشم که هنگام ۱۰ لات معامله دارم.
بپذیرید که آرامش شما وابسته به لات سایزی است که در پوزیشن‌هایتان استفاده می‌کنید. شما همانید که هستید.

منبع: samanfx